سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با مدیریت زاهدیان

گفتی که بیا و از وفایت بگذر
از لهجه بی وفاییت رنجیدم
گفتم که بهانه ات برایم کافیست
معنای لطیف عشق را فهمیدم

 

* * * * * * * * * * * *

 

کاش به پرنده بودی و من واسه تودونه بودم
شک ندارم اون موقع هم این جوری دیوونه بودم
کاش تو ضریح عشق تو یه روز کبوتر می شدم
یه بار نگاه می کردی و اون موقع پر پر می شدم

بقیه  دوبیتی های عاشقانه مریم حیدر زاده در ادامه مطلب

 

* * * * * * * * * * * *

 

شبی گفتی نداری دوست من را
نمی دانی که من شب چه کردم
خوشا بر حال آن چشمی که آن را
به زیبایی پسندیدی و رفتی

 

* * * * * * * * * * * *

 

به جان هر چه عاشق توی این دنیای پر غوغاست
قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم
بدون تو شبی تنها و بی فانوس خواهم مرد
دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم

 

 

* * * * * * * * * * * *

 

حالا بدان تو که رفتی در حسرت بازگشت
یک آسمان اشک آن شب در کوچه پایشده بودم
هر گز پشیمان نگشتم از انتخاب تو هرگز
رفتی که شاید بدانم بیهوده رنجیده بودم

 

* * * * * * * * * * * *

 

تو مثل مرهم یاسی برای قلب شکسته
تو مثل سایبان امیدی برای یک دل خسته
تو مثل غنچه لطیفی به رنگ حسرت شبنم
تو مثل خنده یاسی و مثل غربت یک غم

 

* * * * * * * * * * * *

 

می توان در قلب های بی فروغ
لحظه ای برقی زد و خورشید شد
می توان در غربت داغ کویر
آن ابری که می بارید شد

 

* * * * * * * * * * * *

 

چه می شود تو صدایم کنی به لهجه موج
به لحن نقره ای و بی صدای چشمانت
تو هیچ وقت پس از صبر من نمی ایی
در انتظار چه خالیست جای چشمانت

 

* * * * * * * * * * * *

 

تو نازنین من بودی مثل حالا تا همیشه
کاشکی به جز من هیچ کسی این قدر زیاد دوست نداشت
یا که دلت عشق منو اول عشقاش می گذاشت

 

* * * * * * * * * * * *

 

رویای من همیشه به یاد تو سبز بود
رفتی و حرفی از غم رویا نمی شود
رفتی و دل میان گلستان غریب ماند
دیگر بهار محو تماشا نمی شود

 

* * * * * * * * * * * *

 

نمی دانم چرا رفتی
نمی دانم چرا شاید خطا کردم
و تو بی آن که فکر غربت چشمان من باشی
نمی دانم کجا، تا کی ، برای چه

 

* * * * * * * * * * * *

 

من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل
میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر
نمی دانم چرا شاید به رسم و عادت پروانگی مان باز
برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم

 

* * * * * * * * * * * *

 

چه می شد گر دل آشفته من
هر چشم تو عادت نمی کرد
و ای کاش از نخست آن چشمهایت
مرا آواره غربت نمی کرد

 

* * * * * * * * * * * *

 

تو را آن قدر در دل می سرایم
که دل یعنی ترا زیبا سرودن
فدای تو شقایق احساس
و رویای بی آغاز سرودن

 

* * * * * * * * * * * *

 

و حالا انتهای کوچه شعر
منم با انتظاری مبهم و زرد
ولی ایکاش جادوی نگاهت
غزل های مرا غارت نمی کرد





نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89/6/18 توسط دوست دارم عشقم
   درباره وبلاگ

   آرشیو مطالب

مطالب جالب وخواندنی
مطالب طنز
اخبار موبایل
آهنگ پیشواز ایرانسل
آهنگ جدید از ایمان و حسین . . .عکس
عکس زن
عکس Love
اس ام اس عاشقانه
اس ام اس خنده دار
اس ام اس روزه تولد جدید
اس ام اس عید فطر
اس ام اس جدایی
شهریور 89
   آخرین مطالب

اس ام اس خدا حافظی . . .
اس ام اس برای قلبهای شکسته
[عناوین آرشیوشده]
   موضوعات

نظر بدین .[6] . 89/6/25 . پیامک . جالب ترین اس ام اس _نظر بدین . جدید . جدید.از عصر نوین . خبر جدید . خبر روز . سری بیستم. . عکس زیبا_نظر بدین . . مطالب زیبا وخواندنی .

بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 23135

Blog Skin